اس ام اس عاشقانه سری جدید آذر 90
عمر من در عشق خوبان سر رسید / موی من از عشق خوبان شد سفید
صد من چون از کبوتر خانگیست / ناز کردن بر من از دیوانگیست
من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟ / جان تقاضا کن که قربانت کنم
.
.
.
آشق !
از این به بعد اینگونه بنویسید ! چون همیشه سرش کلاه می رود . . .
.
.
.
دریا همیشه از من دلگیر است
چون بزرگی دل دوستانم را به رخ او میکشم . . .
.
.
.
گوشه تا گوشه صحرا بخواب و نهراس
گرگ ها خاطرشان هست که “آهوی” منی . . .
.
.
.
گفته اند: روز محشر با کسی که دوستش داری محشور خواهی شد!
یعنی ما با هم! چقدر برای تموم شدن دنیا بی تابم
.
.
.
دستانت ، حلقه میزنند به دور کمرم
این تنها <پــرانتـز> دوست داشتنیه زندگیه من است . . .
.
.
.
.
.
.
دلم تنگ است این شبها، یقین دارم که می دانی
صدای غربت من را از احساسم تو می خوانی
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین
بیا ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانی . . .
.
.
.
میگن اگه عزیزی جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد
برای بودنش ازش تشکر کن ، متشکرم که هستی . . . !
.
.
.
بهترین دوست خواهی بود حتی اگر سختی راه ، چشمانت را از من دور کند
و بهترینی حتی اگر طنین صدایت به گوش من نرسد . . .
.
.
.
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت بازآید و بٍرَهانَدَم از بند ملامت
خاک ره آن یار سفرکرده بیارید ، تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت . . .
.
.
.
لعنت به همه قانون های دنیا ، که در آن شکستنِ دل پیگردِ قانونی نـَدارد . . . !
.
.
.
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود / توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود . . .
.
.
.
پروانه پر ، گنجشک پر ، کلاغ پر…
دلم واسه دیدنت همیشه پر پر پر پر پر پر!
.
.
.
فروغ چشم پر آبم تو هستی / دلیل اینکه بیتابم تو هستی
اگرچه آدمی ناچیز هستم / خدا را شکر دنیایم تو هستی . . .
.
.
.
تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم :
تا گل من هست زندگی باید کرد . . . !
.
.
.
بیا تا من و تو جانانه باشیم / یکی شمع و یکی پروانه باشیم
به پای سایه های گل نشینیم / دعا بر هم کنیم تا زنده باشیم . . .
.
.
.
بگویم و بدانی یا نگویم و میدانی ، فاصله دورت نمیکند ،
در خوبترین جای جهان جا داری ، جایی که دست هیچکس به تو نمیرسد . . .
.
.
.
دوستان من مثل گندمند
یعنی یه دنیا برکت و نعمت ، نبودنشان قحطی و گرسنگی
و من چه خوشبختم که زردی خوشه های گندم در اطرافم موج میزند . . .
.
.
.
دلم خوش بود که یارم با وفا بود / کمی از زندگیش از آن ما بود
ولی افسوس که فکر ما غلط بود / که زنگ تفریحش احساس ما بود . . .
.
اگه قرار بود هرکسی بزرگترین غمش رو برداره و ببره تحویل بده
با دیدن غمهای دیگران آهسته غمش رو در جیبش میگذاشت و به خونه بر می گشت . . .
نظرات شما عزیزان: